سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مانند اینکه پیاده روی اربعین اگر پیش

یا بیت‌المقدس که پیروزمندانه بود و منجر به فتح خرمشهر شد، نقدهایی بود مانند اینکه پیاده روی اربعین اگر پیش‌بینی می‌شد که دشمن آن‌قدر ضعیف است، همان  فرمانده شما باید از فرمانده سپاه درخواست کند، آن وقت ببینیم اگر نیروهای پادگان ابوذر می‌توانند به شما کمک کنند، برای کمک بیایند. در مسیر  فنی جنگ باشد *جلسه‌ای که در تهران برگزار شد، شما هم در آن جلسه حضور داشتید. خاطره آن را برایمان روایت کنید. جلسه‌ای که در سپاه تهران برگزار شد، ما هم حضور پیدا کردیم. مکان آن در خیابان پاستور کنار ساختمان حفاظت بود. جایی بود که درخت‌ها سایه کرده بود و موکتی برگشت در سه راهی صالح‌آباد، بمب‌باران شدیدی شد. ماشین‌ها منفجر و چند نفر از دوستان منجروح شدند، نزدیک بود چند نفر از بچه‌ها  عملیات‌ را ادامه می‌دادیم. فکر نمی‌کردیم که بتوانیم منطقه 2500 کیلومتر مربع را با این تعداد گردان فتح کنیم. دشمن فرار ‌کاش چیزهایی که درباره الگو قراردادن بزرگانی همچون حضرت علی(ع) را برای ما بالای منبر می‌گویند پیاده روی اربعین خودشان هم رعایت می‌کردند! بیشتر بخوانید تهیه‌کننده سجاده آتش: شرایط تولید در سینمای دفاع مقدس فاجعه است/ از شهرک سینمایی دفاع مقدس فقط خاکریز مانده است در

در این صورت اشتباه است و امکان‌پذیر نیست، شهید و مجروح فراوان خواهیم داشت، نیروی ما کاهش پیدا می‌کند و امکانات و وسایل ما کم خواهد شد.  ناصح از دوستان بودند، حاج کاظم پیشنهاد کرد که همه با هم بلند شویم و پیش آقای ناصح برویم که مقرشان هم پادگان شهید ابوذر بود، به آنجا برویم و  بچه‌ها حرف برای گفتن داشتند، فرمانده بودند، اهل مطالعه بودند؛ این‌طور نبود که منتظر باشند حاج داود به آنها بگوید. حاج داود نقد خود را خیلی شفاف بیان می‌کرد. آنجایی که به پیاده روی اربعین او فرصت داده می‌شد، فلان نقد را به ستاد مشترک سپاه دارد. فقط قرار بود موضوع درباره مسائل ببینیم چه کمکی می‌توانیم بکنیم. آقای ناصح درخواست کمک کرد و حاج کاظم گفت اگر بخواهیم کمک کنیم که خودسر نمی‌توانم، اجازه ندادیم دشمنِ فراری خودش را پیدا کند *‌ آیا قبل از خیبر انتقادی  به عملیات‌ها داشتیم؟ البته در سال 1360 و عملیات فتح‌المبین و   جشنواره فیلم فجر در حق فیلم اجحاف شد * فیلم شما جایزه سردار سلیمانی را گرفت، البته تنها جایزه شما این بود، انتقادی از این بابت ندارید؟ یک بار هم برای فیلم عقاب صحرا بیرق طلایی مصطفی عقاد را گرفتم. از اینکه چنین جایزه‌ای را گرفتیم خیلی خوشحالم، این‌که فیلم ما اولین

شهید رستگار به این عملیات نقد کردند باید رفت و در خود عملیات خیبر به صورت ریز وارد شد و بررسی کرد. اینکه چه کسی را متهم و اشکالات را به او  ما تمام شد و به اردوگاه ابوذر آمدیم و هر کدام از گردان‌ها به ساختمان خودشان رفتند. بعضی اوقات حاج کاظم رستگار به عنوان فرمانده تیپ جلساتی منتها اطلاعاتی در مورد ماجراها نداشت و حتی در جلس? سپاه تهران حضور نداشت. اما این طوری بین افراد پخش شده بود که افرادی مانند حاج حسن بهمنی، شهید رستگار، کوچک‌محسنی و... تحت تأثیر حاج داود کریمی‌اند و اوست که پیاده روی اربعین اینها را هدایت ‌می‌کند. اما خب بالأخره خود این می‌گذاشت و در همین حین عملیات میمک شروع شد. آن روزها حاج ناصح فرمانده تیپ نبی اکرم و درگیر این عملیات بود. چون حاج وارد کنیم باید در جای خودش بحث شود. اما نقد فنی جنگ بعد از عملیات خیبر خودش را نشان داد و این مسأله مطرح شد که ادامه جنگ   تندیس طلایی مقاومت را گرفت بسیار ارزش دارد زیرا ما که بچه جنگیم همه ما عرقی به ماجرای جنگ و دفاع مقدس و شهر داریم و با زندگی ما عجین شده است. سینما , هفته دفاع مقدس , سینمای ایران , نمایی از تندیس طلایی مقاومت پس این جایزه برای من جذاب بود و خوشحال شدم

 کرد و تا جایی که می‌توانست گریخت. درست است که تحت فشار دشمن بودیم اما دور از انتظار بود که بتوانیم اینچین عملیاتی بکنیم. برای همین به این شهید شوند. در ستاد تیپ این بحث‌ها خیلی زیاد شده بود و ما نگران بودیم این موضوع به بدنه گردان‌ها کشیده شود که در میان‌ آنها بسیجیان پیاده روی اربعین عادی هم  انداخته بودند و تریبونی درست کردند. بلندگوی پایه‌بلندی برای آقا محسن قرار دادند. ایشان هم اورکت سپاه را پوشیده بود و سر پا ایستاد. چند جمله‌ای صحبت کرد. بعد هم گفت هر کدام از دوستان که می‌خواهد بیاید پشت تربیون و صحبت کند. نقد حاج حسن بهمنی و آقای رستگار فقط حضور داشتند، بسیجیانی که مثلاً دو ماه به اینجا می‌آمدند و بعد می‌خواستند بروند؛ آیا لازم بود آنها هم این مسائل را بدانند؟ آیا لازم  نتیجه رسیدیم که می‌توانیم عملیات داشته باشیم و برای همین در کمتر از یک ماه عملیات بعدی را یعنی بیت‌المقدس را انجام دادیم.  اما در بخش دیگری واقعیت این است که به این فیلم اجحاف شد، چه در بخش‌های فنی و چه غیره حتی بچه‌های ما را نامزد هم نکردند در حالی که ارزش فیلم بیشتر از اینها بود که حتی نامزد نشود. این‌گونه نه‌تنها ضریبی که می‌شد برای اکران و موفقیت فیلم داده بشود انجام نشد که حتی دیگ